در سال 1930، انسانشناس انگلیسی فلیندر پتری همراه با تیم خود توپهای ابتدایی بولینگ و پینهای آن را در قبر یک پسر دورهی پیش دودمانی مصر یافتند که به حدود 3200 سال پیش از میلاد، و کمی پیش از دوران سلطنت نارمر، یکی از اولین فراعنهی مصری، بازمیگردد. این اکتشاف اولین آثار تاریخی شناختهشده از بولینگ بود.
بولینگ نه پینی، در زمان استعمار از طریق اروپاییان به آمریکا معرفی شد. این بازی بسیار محبوب شد و اسم توپ روی چمن روی آن گذاشته شد. هلندیها، انگلیسیها، و آلمانها همگی نسخه خودشان از این بازی را به دنیای جدید آوردند، و در آنجا نیز از شهرت زیادی برخوردار شد ، اگرچه بدون جنجال و دعوا نیز نبود. در سال 1841، یک قانون در کانکتیکات، به دلیل جرم و قمار مرتبط با این بازی، انجام بولینگ 9 پینی را ممنوع کرد و مردم با اضافه کردن یک پین دیگر، این قانون را دور زدند و در نتیجه از آن تاریخ به بعد بازی با ده پین انجام میشد.
بازی مدرن بولینگ در آمریکا بسیار شبیه به بازی بولینگ 9 پینی در آلمان است. اولین سالن بازی بولینگ در نیویورک، سالن نیکرباکرز بود که در سال 1840 ساخته شده بود. در سال 1914، برانسویک توپهای بولینگ چوبی را با توپ های پلاستیک سخت مینرالیت جایگزین کرد. این تغییر با استقبال بسیاری روبرو شد.
بازی بولینگ
بازی بولینگ ده پینی، به ده دور(فریم) تقسیم میشود. در هر فریم، هر بازیکن دو فرصت دارد تا تمام هدفهای بازی را بیندازد. به این هدفها پین میگویند. زمانی که پس از اولین پرتاب هنوز پینهایی نیفتاده باشند ، پینهای افتاده را شمرده و کنار میگذارند.
اگر بیش از یک بازیکن برای استفاده از یک مسیر پرتاب برنامهریزی شده باشند، تا زمانی که همه بازیکنان آن فریم را به پایان نرسانند، بازی به بازیکن بعدی منتقل نمیشود. بازی در فریم بعدی ادامه پیدا میکند. فریم دهم، یا آخرین فریم بازی ممکن است شامل سه توپ باشد.
پینها از یک تا ده شمارهگذاری شدهاند ، بهطوریکه شماره از یک در جلو شروعشده و با شمارهی ده در ردیف عقب و سمت راست به پایان میرسد. این روش برای آسان کردن ارتباطات استفاده شده است: مثلاً یک نفر میتواند بگوید که شمارهی 4 و 7 هنوز ایستادهاند. پینهای کنار هم بافاصلهی 30 سانتیمتر نسبت به هم قرار دارند که این فاصله از مرکز اندازهگیری میشود. با وجود فاصلهی پین و اندازهی توپ، غیرممکن است که توپ با همهی پینها تماس برقرار کند. بنابراین برای انداختن همه آنها، یک ضربه ماهرانه مورد نیاز است که پین ها به یکدیگر برخورد کرده و به زمین بیفتند. در یک ضربه ایدهآل برای بازیکن راستدست، توپ تنها با پینهای 1، 3، 5 و 9 برخورد کرده و برای یک فرد چپ دست، به شمارهی 1، 2،5 و 8 میخورد.
برای اینکه امتیاز در نظر گرفته شود ، پین باید با برخورد توپ کاملاً به زمین بیفتد. اگر زمانی که ماشین اتوماتیک پین آنها را برمیدارد، پین در حال تلوتلو خوردن باشد ، این پین به عنوان پین ایستاده در نظر گرفتهشده و امتیازی به آن داده نمیشود.
سبکهای پرتاب توپ
سه نوع سبک متفاوت وجود دارند که برای پرتاب توپ روی مسیر استفاده میشوند. این سه سبک عبارتاند از : استروکر، کرنکر و تووینر.
پرتابکنندهی استروکر اغلب شانهی خود را به حالت عمودی با خط خطا نگه داشته و توپ اغلب خیلی بالاتر از سطح موازی زمین پرتاب نمیشود. این نوع پرتاب میزان چرخش توپ را کم کرده و به همین دلیل پتانسیل ضربه چرخشی و قدرت ضربه آن را کاهش میدهد.
پرتابکنندهی کرانکر تلاش میکند تا با استفاده حرکت مچ دست، چرخش زیادی به توپ بدهد. کرنکرهایی که بر نیروی دست تکیه دارند ممکن است برای پرتاب، خیلی توپ را به عقب برده و شانههای خود را باز کنند تا سرعت توپ افزایش پیدا کند.
پرتابکننده تووینر، از روشی استفاده میکند که مابین استروکینگ و کرنکینگ قرار دارد. در این روش اصلاح شده پرتاب، توپ کمتر از یک استروکر کامل به عقب برده شده و کمتر از یک کرانکر کامل، از حرکت مچ برای دادن چرخش به توپ استفاده میشود.